باری، سکوت ضرورتِ نوشتار است. چرا؟ برخلافِ ویتگنشتاین (دستِ کم آنچه به صورتِ سطحی از او نقل میشود)، باید بگویم وقتی چیزی ناگفتنیست، وقتی بیان ناشدنیست، دقیقن همانجاست که نوشتار منبع و ضرورتاش را پیدا میکند. همینطور، نویسنده به مثابه «من»، لازم است تا جایی که میتواند از خودش بیرون بیاید، از خودش جدا شود، [...]
قطعه عبور است. وقتی مدام هر تکه از این عبور به سمتی میافتد. کلماتی که رد میشوند از دهانهای هم، آنگاه که نوشتار سرقتِ دهانِ خواننده میشود و خواننده کسی میشود که هجوم میبرد به دهانِ نوشتار تا دوباره دهانِ خویش را در آن بیابد. قطعه صدای هیچها از دهانِ زبان است و قطعهنویس کسی [...]
نوامبر 23, 2012
ناممکن
واکاویهای ناممکن