عباس دریس، شاهدِ قتلعام ماهشهر بوده. کشتارِ نیزار را با چشمهای خودش دیده و به «محاربه» محکوم شده. از نگاهِ جمهوریی اسلامی، شاهد بودن، جنایت را دیدن، «به جنگِ خدا» رفتن است. جنایت کردن و بعد، شاهدکُشی کردن، و تا میشود حرف و تصویر و تصور و تن و اثری برجا نگذاشتن، دیگر زیادی تکراریست. [...]
جولای 16, 2023
ناممکن
یادداشت
« چرا این طوری به من گوش میدهید؟ چرا حتا وقتی که حرف میزنید، باز هم گوش میدهید؟ چرا حرفی از من میگیرید که باید بعدتر خودم به زبان بیاورم؟ و هیچ وقت پاسخ نمیدهید، هیچ وقت چیزی از خودتان به گوش نمیرسانید. اما این را بدانید، من چیزی نخواهم گفت. تنها هیچ میگویم.» □ [...]
باید چیزهای ساده را به خودمان یادآوری کنیم، همانها را که همیشه فراموش میکنیم: میهنپرستی، میهنشیفتهگی، ملّیگرایی، چیزی این جریانها را از هم متمایز نمیکند، هیچ، مگر اینکه ملّیگرایی ایدئولوژیئی عظیم و گسترده است و میهنپرستی تایید و تاکیدِ احساساتیاش (و خودش را درین بیانیههای دردناک نشان میدهد: «من با فرانسه ازدواج کردم» [اشاره به [...]
غیاب به من میآید، میآید که برایم ضروریست. تصمیم به غیاب نمیگیرم، خودش در برم میگیرد. [...]
در خودِ زندهگی نیستی هم هست، خلائی ژرف که باید ازش دوری جُست و همزمان، نزدیک شدناش را پذیرفت. باید یاد بگیریم با این خلاء زندهگی کنیم. و تا خودِ خلاء سرشار باقی بمانیم. [...]
با این همه، بینِ کسی که من شناخته بودم و ک. یِ مُرده، آنکه همهگی میشناختیم، چیزی باقی میماند: نیستی. [...]
تقریبن هر روز، نامههایی به دستام میرسد. نامهها دائم از من سوآل میکنند. اغلب سکوت اختیار میکنم. با این همه، سکوت از من محافظت نمیکند. سکوت بیشتر در معرضام قرار میدهد. و این چنین است: سکوتی نیست که از تو محافظت کند.
[...]
جولای 17, 2015
ناممکن
ترجمههای ناممکن
تنِ ما، حقیقتِ بیرحمِ ماست، گاهی کثیف است، با این همه اینجا «کثیف» همانقدر معنا دارد که «باشکوه». اگر بیملاحظه از مسائلی حرف میزنم که به شما مربوط است، به این دلیل است که حس میکنم به خودِ من هم مربوط است. [...]
امّا آن دیگری کلامیست که پیش از همه به حرف میآید، خارج از همه حرف میزند، همآره کلامِ نخستین است، هیچوقت هماهنگ نیست، هیچگاه نیازی به تقابل ندارد، آمادهی پذیرشِ ناشناخته و بیگانه است (که توقّعِ شاعرانه است). یکی ممکن را مینامد، و ممکن را میخواهد. آن یکی به ناممکن پاسخ میدهد. میانِ این دو [...]
سوآل عجیبی ست که بپرسیم: آیا نویسنده مسوول است؟ مسلّمن نویسنده همیشه مسوول است: در مقابل قوانینی که به رسمیّت میشناسد. در مقابل قوانینی که به رسمیّت نمیشناسد. در مقابل قوانینی که تنها خودش به رسمیّت میشناسد. نیز، زمانی که دیگر قانونی نیست و نویسنده با اثرش تنها میماند. در هر اثر، دروغ و فریبی [...]
سپتامبر 13, 2014
ناممکن
ترجمههای ناممکن