اما درون چیز پلشتی ست
که درون من است
هم جدا شده جایی آن بیرون
هم، گندیده
لاشهای ست این درون
که درون من است [...]
اما درون چیز پلشتی ست
که درون من است
هم جدا شده جایی آن بیرون
هم، گندیده
لاشهای ست این درون
که درون من است [...]
یک مرثیه با گریه اگر سنگ با گریه اگر سنگ و چکش با گریه اگر سنگ بازهم سنگ با شکست/ دربست تا ارومیه بازهم سنگ با شکستِ شکستن دربست با گریه در هراتِ احمد موسوی که گریه اگر سنگ سنگ اگر گریه اگر احمد از هرات راه بی افتد بگویم سنگها سنگها سنگ سنگ سنگها [...]