Google+
ناممکن

پرهام شهرجردی

سلام به ژاک دریدا | ژان لوک نانسی | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

سلام به ژاک دریدا | ژان لوک نانسی | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

هشتم اکتبر ۲۰۰۴، ژاک دریدا دیگر نبود. سطرهایی که در ادامه می‌آید، حرف‌هایی‌ست که ژان لوک نانسی، دوست و همکار دیرینه‌ی دریدا در آن زمان نوشت و روزِ وداع، خطاب به مایی که می‌شنیدیم و دریدایی که ما را «با کوری» تنها می‌گذاشت، به صدا در آورد. به دریدا سلام می‌کنیم و آن سطرها را [...]

اکتبر 6, 2013 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, یادداشت ۲

از انقلاب به ادبیات، از ادبیات به انقلاب | پرهام شهرجردی

از انقلاب به ادبیات، از ادبیات به انقلاب | پرهام شهرجردی

مساله این‌جاست که «انقلاب» یک مفهوم انزاعی نیست که شاید روز به وقوع بپیوندد یا هرگز محقق نشود. دغدغه‌ی تغییرِ بنیادین، هم‌چنان که در «سیاست» بلانشو دیده می‌شود، هم-زمان در «ادبیات» بلانشو هم ظهور می‌کند. گسست، گسست نیست اگر فقط حرف باشد و هیچ‌وقت،‌ هیچ‌جا سازنده‌ی چیزِ دیگری نباشد. بلانشو به تدریج با سیرِ [...]

سپتامبر 23, 2013 ناممکن واکاوی‌های ناممکن ۰

با گام‌های همیشه بیا | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

با گام‌های همیشه بیا | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

این‌جا، آخرین سطرهای «حکمِ مرگ» یا «ایستِ مرگ» موریس بلانشو را بازنویسی – این زبانی – می‌کنم. چرا؟ چون این «او» را دوست می‌دارم. این سوم شخصِ نامشخص. این نامعینِِ تعریف گریز. این راز و این باز را که هم‌ضمیر با او، چیزی از اوست و شاید، خودِ اوست. شاید. بی جهت نیست [...]

سپتامبر 22, 2013 ناممکن ترجمه‌های ناممکن ۰

سال‌های زمستانی | فلیکس گوتاری‌ | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

سال‌های زمستانی | فلیکس گوتاری‌ | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

این حس همه‌ی ما را تهدید می‌کند، گلویمان را می‌چسبد و می‌خواهد خفه‌مان کند. همه مثلِ سوآن هستیم. بعد از قطعِ رابطه‌اش با اُدِت، نیمه مجنون می‌شود، از همه‌ی کلماتی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم اُدِت را یادآوری می‌کند، فرار می‌کند... [...]

آگوست 24, 2013 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, واکاوی‌های ناممکن ۰

سرپیچی از نظم حاکم | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

سرپیچی از نظم حاکم | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

در سال ۱۹۸۱، مجله‌ی نوول اوبسروآتور ویژه‌نامه‌ای منتشر می‌کند. از تعدادی نویسنده دعوت می‌شود تا به این پرسش‌ها پاسخ بگویند: «۱. نویسنده‌ی امروز هنوز می‌تواند به ادبیاتِ متعهد باور داشته باشد؟ ۲. بهترین محصول این ژانر ادبی چه بوده است؟ ۳. در صورتِ لزوم حاضرید قلم‌تان را در خدمتِ یک حرکت یا نگرش قرار دهید؟ [...]

آگوست 10, 2013 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, واکاوی‌های ناممکن ۰

کی کجا چه باید کرد؟ | حرف‌هایی با ژان لوک نانسی | پرهام شهرجردی

کی کجا چه باید کرد؟ | حرف‌هایی با ژان لوک نانسی | پرهام شهرجردی

جزوه، ۳  کی کجا چه باید کرد؟ خردادماه ۱۳۹۲ | حجم فایل: ۴۰۰ کیلوبایت | فرمت پی دی اف این حرف‌ها فی‌البداهه شکل گرفت. مثل حالا که ضرورت ما را سراسیمه می‌کند. حالا، مثلِ هر وقتی سراسیمه‌گی، چیزی را ضروری جلوه می‌دهد: ضرورتِ کاذب. بی مقدمه چینی، بی حاشیه و آرایش به سراغِ اصل مطلب [...]

ژوئن 12, 2013 ناممکن جزوه, واکاوی‌های ناممکن ۰

از خود دفاع کردن | جزوه‌، ۱

از خود دفاع کردن | جزوه‌، ۱

نوشته‌ی میشل فوکو، ژان لاپه‌ری، دومینیک نوکودی، آنری ژورآمی، کریستیان رِوون و ژاک ورژس
فارسی‌ی پرهام شهرجردی [...]

می 2, 2013 ناممکن جزوه ۰

حرف‌هایی برای آنِ مرگم | پرهام شهرجردی

حرف‌هایی برای آنِ مرگم | پرهام شهرجردی

با «آنِ مرگم» موریس بلانشو نوشتارش را به آخر می‌رساند. ۲۰ فوریه ۲۰۱۳ - ده سال پس از مرگِ بلانشو - با «آنِ مرگم» حرف می‌زنیم. [...]

فوریه 20, 2013 ناممکن واکاوی‌های ناممکن ۰

من نیستم پس هستم | پدرام مجیدی

من نیستم پس هستم | پدرام مجیدی

واکاوی «احمد» اثر پرهام شهرجردی
چه چیز می‌تواند خوانده شود؟ چه چیز پسِ پُشت آنچه شخص را به نوشتن واداشته؛ می‌تواند خوانده شود؟ از نشانه‌ی «احمد» به دنبال معناهایی جز خود نشانه می‌گردم؛ معنایی‌هایی‌گاه متضاد، متقاقض، نامربوط و شدیدا مربوط. «احمد» نا-داستان پرهام شهرجردی یکی از سوژه‌هایی است که هفته هاست مرا به خودش درگیر کرده، بازی [...]

نوامبر 1, 2012 ناممکن واکاوی‌های ناممکن ۰

سخن آغازین

سخن آغازین

حالا ناممکن پیش روی ماست.
به رویش چشم بسته
جایش چشم‌های بسته بودیم.
به نرده‌های ممکن
ما بسته بودند.
[...]

اکتبر 15, 2012 ناممکن یادداشت ۰