Google+
ناممکن

ناممکن

مرگ زاویه دید | جرمی هاتورن | ترجمه‌ی نوید حمزوی

مرگ زاویه دید | جرمی هاتورن | ترجمه‌ی نوید حمزوی

«تئوری چشم نگری» با قدمتی کمتر ازشصت سال، جنبش یا مکتبی تئوریک با تعریفی مشخص نیست و به نوعی همانند «گفتمان»، ابزاری است ویژه برای خوانش یک متن و پیوند آن با امورِ اجتماعی-تاریخی یا ایدئولوژیک در سطحی گسترده‌تر. این تئوری‌ها قابلِ ردگیری تا تک مکانی خاستگاهی یا زمانی آغازین نیستند؛ آنها برساختی از شماری [...]

آوریل 21, 2014 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, واکاوی‌های ناممکن ۰

فارسی | پدرام مجیدی

فارسی | پدرام مجیدی

این که روزگاری در فارسی فکر کنی
سر سفره در فارسی بنشینی
جلوی پدرت در فارسی پاهات را دراز نکنی
زبان مادری‌ات را در فارسی چادر بپوشی [...]

آوریل 7, 2014 ناممکن شعرهای ناممکن ۰

بیگانه، با کتابی کوچک زیرِ بغل | ادمون ژابس

بیگانه، با کتابی کوچک زیرِ بغل | ادمون ژابس

ترک کردم
سرزمینی که سرزمین‌ام نبود
به سرزمینی رفتم که سرزمین‌ام نبود [...]

مارس 16, 2014 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, شعرهای ناممکن ۰

هیولا

هیولا

در آغاز «نا-بیان» بود و «نا-بیان» هیولا بود. تفکیکِ «بیان» از «نا-بیان»، همان تفکیکِ «معنا» از هیولا، تفکیکِ خدا از شیطان بود: انحرافِ بیان. پس زرتشت نامِ دیگرِ انحرافِ بیان بود: تفکیکِ بیان از نا-بیان، تبدیلِ نا-بیان به بیان. [...]

مارس 10, 2014 ناممکن یادداشت ۰

فلز | زهرا پورعزیزی

فلز | زهرا پورعزیزی

از یک‌شنبه‌های خشک که می‌گذری
دست بکش به فلزم می‌بینی خیس شده تا از پا که بیفتم از دست بالا بروم بروم از دستِ مادر که فربه‌گیِ نهفته در دستان لاغر من بود وَ از رگ‌های کبودش زردیِ پریده‌رنگِ پوست بر آفتابِ بعدازظهر لم می‌دهد وُ کاموای احشاءِ بدن‌ام را امعاءْْ تارْْ پودْْ جِر که [...]

مارس 7, 2014 ناممکن شعرهای ناممکن ۰

تفتیش عقاید دینِ کاتولیک را ویران کرد | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

تفتیش عقاید دینِ کاتولیک را ویران کرد | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

هم‌زمان با قتلِ جوردانو برونو، تفتیشِ عقاید دینِ کاتولیک را ویران کرد. به خاطرِ یک کتاب حکمِ مرگ صادر کردن، دینِ اسلام را ویران می‌کند. کتابِ مقدس برجای می‌ماند، یهودیت باقی می‌ماند، هر دو به مثابه احترام به دیگری از خلالِ خودِ نوشتار. نوشتن، خود را فراسوی مرگ قرار دادن است – مرگی که یک [...]

فوریه 14, 2014 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, واکاوی‌های ناممکن, یادداشت ۰

یک مرثیه با گریه اگر سنگ با گریه اگر سنگ و چکش | پدرام یگانه معافی

یک مرثیه با گریه اگر سنگ با گریه اگر سنگ و چکش  | پدرام یگانه معافی

یک مرثیه با گریه اگر سنگ با گریه اگر سنگ و چکش با گریه اگر سنگ بازهم سنگ با شکست/ دربست تا ارومیه بازهم سنگ با شکستِ شکستن دربست با گریه در هراتِ احمد موسوی که گریه اگر سنگ سنگ اگر گریه اگر احمد از هرات راه بی افتد بگویم سنگ‌ها سنگ‌ها سنگ سنگ سنگ‌ها [...]

ژانویه 27, 2014 ناممکن شعرهای ناممکن ۰

شعر | هرولد نورس | ترجمه‌ی حسین مکی‌زاده

شعر | هرولد نورس | ترجمه‌ی حسین مکی‌زاده

هرولد نورس (1916-2009)، شاعر نسل بیت، نویسنده و از پیشگامان فعالیت در حقوق همجنس‌گرایان. فرزند خانواده‌ای مهاجر یهودی از بروکلین فارغ التحصیل کالج بروکلین در سال ۱۹۳۸ و در همان زمان با «چستر کالمن» آشنا شد و این آشنایی باعث شد تا در ۲۲ سالگی به حلقه خصوصی دبلیو. اچ آودن راه یابد. حلقه‌ی از همجنس‌گرایان [...]

ژانویه 18, 2014 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, شعرهای ناممکن ۰

بیانیه‌ی ادبیات دیگر افغانستان | گروه ادبیات دیگر

بیانیه‌ی ادبیات دیگر افغانستان | گروه ادبیات دیگر

آقایــــــــان خانم‌ها! به رخوت خوش آمدید. به وضعیت. به وقت نیامده، به وقت واماندگی و وادادگی. به وضعیتی که هر روز مکررن تکرار می‌شوید. تکرار می‌کنید. می‌کنید. کرده می‌شوید در جمهور و رییس و ناتو و تکرار می‌شوید در ادبیات رییس جمهور. ادبیات‌تان می شود: در جمجمه‌ات زاییده و عقیم مانده. زنده می‌شود، زندانی می‌شود. زندانی‌ای [...]

ژانویه 14, 2014 ناممکن واکاوی‌های ناممکن ۱

سکوت ضرورتِ نوشتار است | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

سکوت ضرورتِ نوشتار است | موریس بلانشو | فارسی‌ی پرهام شهرجردی

باری، سکوت ضرورتِ نوشتار است. چرا؟ برخلافِ ویتگنشتاین (دستِ کم آن‌چه به صورتِ سطحی از او نقل می‌شود)، باید بگویم وقتی چیزی ناگفتنی‌ست، وقتی بیان ناشدنی‌ست، دقیقن همان‌جاست که نوشتار منبع و ضرورت‌اش را پیدا می‌کند. همین‌طور، نویسنده به مثابه «من»، لازم است تا جایی که می‌تواند از خودش بیرون بیاید، از خودش جدا شود، [...]

ژانویه 8, 2014 ناممکن ترجمه‌های ناممکن, واکاوی‌های ناممکن ۰